آخرین اخبار
کد مطلب: 73432
بازخواني آثار استفاده از ماهواره با كارشناسي استاد عباسي + صوت
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1194

به گزارش سلام لردگان به نقل از  رجا نيوز

ماهواره‌اي و برنامه‌هاي توليدي آن از اين قبيل پديده‌ها هستند كه در تيررس شليك  آنها قرار گرفتن، به راحتي و با ارزان‌ترين قيمت در شهر و روستاي ما قابل تحقق است.


ماهواره از ابزارهاي بسيار برنده دشمن در تهاجم فرهنگي است كه اين روزها در اندروني بسياري از خانه‌ها جا خوش كرده است. اين ابزار برنده تشبيه شده به چاقو بيشتر از آنكه منفعتش اسباب آسايش باشد، شعله‌هايش به خرمن آرامش كانون گرم خانواده سنتي و مذهبي ايراني افتاده است.

يكي از دغدغه‌هاي اساسي امروز بسياري از خانواده‌ها تهاجمي است كه از ناحيه شبكه‌هاي ماهواره‌اي شكل گرفته و بدون ترديد يكي از اهداف اصلي شبكه‌هاي ماهواره‌اي خانواده‌ها هستند. اگر چه اين تهاجم مساله جديدي نيست اما امروز به جهت فراگيري بيشتر آن نسبت به گذشته، اين مساله شكل جدي‌تري به خود گرفته است.

راديو معارف در برنامه زنده «پرسمان خانواده» با تمركز بر دو محور بررسي ريشه‌هاي تمايل برخي از خانواده‌ها به شبكه‌هاي ماهواره‌اي و چگونگي حل اين ريشه‌ها با كارشناسي استاد حجت الاسلام محسن عباسي ولدي گامي در جهت مبارزه با اين پديده برداشته است.

رجانيوز با بازنشر مكتوب و صوتي سخنان كارشناس اين برنامه كه با بيان مصاديقي به آثار بسيار مخرب استفاده از شبكه‌هاي ماهواره‌اي اشاره داشته است، گامي در جهت آگاهي بخشي نسبت به آسيب‌هاي بنيان كن خانواده ايراني به واسطه اين پديده اجتماعي برداشته است.
 
بخش اول، دوم، سوم و چهارم گزارش اين برنامه در روزهاي گذشته منتشر شد، فايل صوتي و مكتوب قسمت‌هايي از بخش سوم اين برنامه كه كارشناس آن به اين پرسش كه " آيا جمع آوري ماهواره‌ها توهين به شعور مخاطب است؟"پاسخ مي‌دهد، در ادامه آمده است.
 
 
 در برنامه‌هاي قبلي دربار? بحث ناآگاهي از متوليان، اهداف و شيوه‌هاي جذب مخاطب در شبکه‌هاي ماهواره‌اي سخن گفتيم، امروز به سراغ دلايل ديگر مي‌رويم.
 
2. توجيهات سطحي
 
عده‌اي هم با دست آويز قرار دادن توجيهات تعجب برانگيز راه ورود اين پديد? خطرناک را به خانواده باز مي‌کنند؛ توجيهاتي مانند تماشاي برنامه‌هاي علمي، مطلع شدن از اوضاع دنيا، استفاده از برنامه‌هاي معنوي؛ مثل نماز مسجد الحرام، تقويت زبان و ... .
 
 
بنده منکر اين نيستم که در ميان شبکه‌هاي ماهواره‌اي برخي از شبکه‌ها هستند که به قصد خير راه اندازي مي‌شود. شبکه‌هايي که با گرايش کلاملا ديني فعاليت مي‌کنند؛ اما يک سؤال: پدر و مادر عزيزي که براي ديدن برنامه‌هاي معنوي ماهواره، به سراغ اين وسيله رفته و آن را تهيه کرده‌ايد آيا مي‌توانيد ضمانت کنيد که فرزندانتان از اين وسيله هم استفاد? صحيح خواهند کرد؟ آيا تعداد شبکه‌هاي ماهواره‌اي مبتذل و گمراه‌کننده با حجم شبکه‌هاي خوب قابل قياس است؟! خدا مي‌داند چه تعداد پدران و مادراني که به دليل تماشاي برنامه‌هاي خوب ماهواره‌اي، اين وسيله را تهيه کردند اما با دست خودشان زمين? انحراف فرزندانشان را فراهم کردند. البته نگوييد شبكه‌هاي بد را قفل مي‌گذاريم و حذف مي‌کنيم، در دنيايي که بچه‌هاي زير پانزده سال، سايت‌هاي بزرگ و امنيتي را هک مي‌کنند، در يكي از شهرهاي مرزي محروم ايران رفته بودم يك جوان 17 – 18 ساله به راحتي سايت هك مي‌كرد. قفل کردن شبکه‌هاي ماهواره‌اي براي محدود کردن فرزندان توجيه خنده‌داري است.
 
از سوي ديگر خود شما هم در امان نيستيد. چرا بايد تنها نگران فرزندان بود؟ زمينه فساد را در خانه آورديد، چطور مي‌توانيد در امان باشيد؟! كه البته در پيام‌ها هم داشتيم براي ديدن شبكه امام حسين عليه‌السلام ماهواره خريد اما چشمش به جاهاي ديگر آلوده شد. مگر کم هستند افرادي که مي‌گويند ما براي ديدن فلان شبکه اين وسيله را تهيه کرديم و حالا در دام شبکه‌هاي آن چناني افتاده‌ايم. حالا سال مي‌گذرد و ما يک بار هم به اين شبکه‌ها سر نمي‌زنيم.
اگر منطقي قضيه را بررسي كنيم مي بينيم كه مضرات نگه داشتن ماهواره در خانه حداكثري است. خطري است كه در خانه دائم اهالي خانواده را تهديد مي‌كند بايد در نظر گرفت. ما اين خطرهايي كه مخاطبان ما به آن اشاره كردند، به جان بخريم براي شبكه‌هاي خوب!
 
اما در اين جا مي‌خواهم دو نکته را خطاب به کساني که با اهداف خيرخواهانه اين شبکه‌ها را راه اندازي مي‌کنند بگويم: دوستان عزيز! من مي‌دانم که کار شما براي کساني که در کشورهاي ديگر زندگي مي‌کنند، براي مسلمانان و شيعياني كه خواسته يا نخواسته در معرض تهاجم شبكه‌هاي ماهواره‌اي هستند، چه اندازه مفيد و لازم است. ما بايد به وسيل? رسانه در خط مقدم مبارزه فرهنگي و اعتقادي باشيم؛ از کشورهاي همسايه گرفته تا دوردست‌ترين نقاط اين جهان؛ زيرا دشمن ما اين گونه عمل مي‌کند؛ اما اين را هم بپذيريم که برخي به بهانه تماشاي برنامه‌هاي شما در داخل ايران ماهواره مي‌خرند و آنچه نبايد، اتفاق مي‌افتد. شما در شبکه‌هاي خودتان تنها بازتاب‌هاي خوب برنامه‌هاتان را مشاهده مي‌کنيد. بيشتر کساني با شما تماس مي‌گيرند که از برنامه‌هاي شما استفاد? مفيد کرده‌اند يا کساني که منتقد محتوايي يا شکلي برنامه‌هاي شما هستند. بنده مطمئنم کساني که به واسط? برنامه‌هاي شما در دام شبکه‌هاي ديگر افتاده‌اند، اصلا ديگر شما را فراموش کرده و ديگر ارتباطي با آن‌ها نداريد و از اوضاع زندگي‌شان بي‌خبريد. شايد شما ندانيد چه تعداد از خانواده‌ها ماهواره را به بهان? تماشاي برنامه‌هاي شما تهيه مي‌کنند؛ اما فرزندانشان بدون اطلاع پدر و مادر به دام شبکه‌هاي مبتذل مي‌افتند.
 
دوستان عزيز! اين سخنان را به عنوان خيرخواهي يک برادر کوچک‌تر بشنويد که مي‌خواهد آنچه را که در جامعه مشاهده مي‌کند به شما انتقال دهد.
 
من اگر جاي مسئولان اين شبكه‌ها بودم روز به روز با زيرنويس كردن و آوردن كارشناس اعلام مي‌كردم كه : آقاي ايراني! خانم ايراني! پدر و مادر ايراني كه در ايران زندگي مي‌كنيد! ما اين شبكه ماهواره‌اي را براي شما راه نينداختيم. نگاه نكنيد. شايد شوخي هم مي‎كردم و مي‌گفتم راضي نيستم كه به برنامه‌هاي من نگاه كنيد.
 
اما توصي? دوم بنده آن است که شما با رايزني‌هاي منطقي با صدا و سيماي کشور خودمان برنامه‌هايي را که براي خانواده‌هاي ايراني مفيد است، از طريق شبکه‌هاي خودمان پخش کنيد. اتفاقا در قانون جمع آوري ماهواره اين نكته هست كه صدا و سيما از برنامه هاي منتخب شبكه‌هاي ماهواره‌اي كه براي خانواده‌هاي ايراني قابل استفاده است، استفاده كند. 
 
اما بنده اگر در صدا و سيما هم مسئوليت داشتم، پيش قدم مي‌شدم در ميان اين همه شبکه‌اي که تأسيس شده يا در حال تأسيس است، شبکه‌اي را به برنامه‌هاي مفيد ماهواره‌اي اختصاص مي‌دادم تا اين بهانه‌ هم از دست برخي گرفته شود.
 
اخبار سياسي
 
يکي از دلايل ديگر برخي از مردم براي گرايش به ماهواره اخبار سياسي است. اين عده معتقدند براي اطلاع از اوضاع دنيا و حتي ايران نمي‌توان به اخبار رسان? ملي بسنده کرد.
 
پاسخ اول بنده به اين افراد همان است که در مسأل? قبلي آمد؛ يعني بايد ديد آيا آن سودي که شما از اخبار ماهواره‌اي به دست مي‌آوريد با آن ضرر و خطري که متوجه خانواده‌تان مي‌کنيد، قابل مقايسه است؟ يك عقل سليم اين حكم را مي‌كند كه اين "دزد ناموس" را داخل خانه كند براي اينكه با اخبار سياسي روز دنيا آشنا شود. 
 
من يك چهره سياسي نيستم و بحثم هم بحث سياسي نيست و موضوع ما هم در ماهواره بحث‌هاي سياسي نيست. موضوع ما نسبت به ماهواره با گرايش خانواده است. اما، اولا اين واقعيت قابل انکار نيست که در اخبار سياسي نمي‌توان به هم? اخباري که در اين شبکه‌ها گفته مي‌شود اعتماد کرد؛ اما با اين حال قبول دارم که در ميان اخبار شبکه‌هاي ماهواره‌اي خبرهاي درست و راستي هم هست که در اخبار رسان? ملي به دلايل و مصالحي به آن پرداخته نمي‌شود و يا اين که با اشاره از کنار آن مي‌گذرند؛ اما شما هم اين را بدانيد که بسياري از اخبار آنها هم اخبار صحيحي نيست. اينها حق و باطل را با هم خوب مخلوط مي‌كنند اصولا هنرشان اين است. 
 
بسياري از اهداف بوق‌هاي رسانه‌اي غرب در شبكه‌هاي خبري در حال پيگيري است. اين خيلي نكته مهمي است. حالا شبكه‌هايي مثل "فارسي وان" و "من و تو" و خيلي از شبكه‌هاي ديگر كه نظر ذاتا فرهنگي مي‌آيند و اهداف فرهنگي را پيگيري مي‌كنند، اين يك طرف قضيه است، اما از طرف ديگر شبكه‌هايي هستند كه به ظاهر مسئوليت خبر رساني را بر عهده دارند اما به شدت اهداف فرهنگي جزو اهداف اصلي آنهاست. با آن رندي و مكر و حيله خودشان اهداف فرهنگي را پشت آن اهداف سياسي پنهان كرده‌اند. 
 
براي روشن شدن اين مطلب بايد يك مثال بزنم. شايد معروفترين شبكه خبري در ماهواره شبكه بي بي سي فارسي باشد. اين شبكه ظاهرا خبري است اما همين شبكه به ظاهر سياسي و خبري مي‌بينيد درست همان اهداف فرهنگي و ضد ديني شبکه‌هاي صهيونيسيتي مثل فارسي وان و من و تو را دنبال مي‌كند. به عنوان نمونه مي‌توان به يکي از برنامه‌هاي اين شبکه که بينند? زيادي هم دارد اشاره کرد؛ برنامه‌اي با عنوان نوبت شما. مجري اين برنامه جواني است که ژست روشنفكري گرفته و هر از گاهي هم حرف مذهبي هم مي‌زند. در يکي از برنامه‌هاي نوبت شما او اين گونه آغاز مي‌کند:
 
«به نام خدا خداي بخشنده خداي مهريان خدايي که مي‌بخشه و مي‌آمرزه؛ اما در عين حال اگه ببينه که شما نمي‌بينيد که چه خداي خوبيه شايد مجازات سختي رو هم در اين دنيا و هم در اون يکي براتون در نظر بگيره؛ پس خدا مي‌تونه هم چهر? خندان داشته باشه و هم چهره‌اي دل‌خور و هم چهره‌اي دل‌گير. »
 
 
حالا در همين برنامه همين مجري اين بحث را بعد از سلام و عليكش مطرح كرد: «داشتن دو يا چند تا از يه چيز اون قدرها هم بد نيست. بالاخره هر گلي يه بويي داره پس ديگه دردسر نيست، بيشتر لذته، لذتي که شوهرم دوست داره فکر کنه توام با حمايت زنه. راجع به چند همسري چي فکر مي‌کنيد؟ ايد? خوبيه يا جواب نمي‌ده حتي به شرط عدالت، چرا وقتي مي‌گن چند همسري هيچ کي فکر نمي‌کنه که منظور چند شوهريه؟». بعد از اين حرف‌ها يک خانم پشت خط مي‌آيد و رشت? سخن را به دست مي‌گيرد و ابتدا تا انتها عالم و آدم را زير سوال مي‌برد كه چرا شما اين حق طبيعي چند شوهري را از زن سلب مي‌كنيد.
 
اين مجري همان كسي است كه در ابتدا برنامه‌اش با خدا و خداي مهربان شروع مي‌شود. يك جا همين مجري خطاب به اين خانم مي‌گويد: " آخه ديگران مي‌گويند خود زنان اصلا در خونشان نيست و گرايش به چند همسري ندارند" آن دختر پشت خط مي‌خندد و مي‌گويد: " اين چيزي است كه از اول جامعه مرد سالار خواسته تا در وجود مردان و زنان نهادينه كند" مجري مي‌پرسد كه اين يك نظريه است و تو هم يك نظريه داري، كدامشان درست است. اين خانم با كمال وقاحت مي‌گويد "من مثال نقض قضيه و خيلي زن‌هاي ديگر هم مثال نقض قضيه. اين لزوما هوا و هوس نيست... به صورت طبيعي من اگر طرفدار اين هستم که با مردان ديگري رابطه داشته باشم بايد اين حق را به شوهرم بدهم که او هم با مردان ديگري ارتباط داشته باشد».
 
بعد كه يك مقدار بحث ادامه پيدا مي‌كند و آن زن از چند همسري زنان دفاع مي‌كند، مجري وقتي سخن او را مي‌شنود اينطور كلام را تمام مي‌كند: "اين جوري خيلي از آدم‌هاي روشن‌فکرند كه مي‌توانند با اين قضيه کنار بيايند" يعني آنها كه كنار نمي‌آيند آدم‌هاي متحجر و عقب‌مانده‌اند.
 
اين برنامه يك برنامه‌اي است كه در يك شبكه خبري پخش مي‌شود. درست همان چيزهايي را دنبال مي‌كند كه "فارسي وان" و "من و تو" در سريال‌هايشان ادامه مي‌دهند.
 
در يکي از گزارش‌هاي اين شبکه، به سراغ يک نشري? مبتذل مي‌روند و كاملا چهره‌اي کاملا علمي به آن شبكه مبتذل مي‌دهد. سردبير اين نشريه در مصاحبه با خبرنگار بي بي سي مي‌گويد: «ارزش‌ها را آدم‌ها تعيين مي‌کنند" ( خدا اين وسط چه كاره است) بعد مي‌گويد "آيا ارزش‌هاي ما اينهايي هستند كه به ما مي‌گويند، به دلايل مختلف اين ارزش‌ها به ويژه از طرق مذهب به ما تحميل شدند و مقصود من هم از مذهب، همه مذاهب است." اين قيد و بندهايي كه شما در روابط غريزي ميان خودتان تحميل مي‌كنيد اينها چيزهايي است كه به شما تحميل كردند و مجبوريد بپذيريد. اين يك شبكه خبري است، بي بي سي چيكار به اين برنامه ها دارد اما پر است از اين برنامه‌ها.
 
در اين جا سخني هم دارم با مسئولان زحمت‌کش صدا و سيما. دوستان گرامي و بزرگوار! بنده مي‌دانم که در اين چند سال اخير با رويکردهايي که شما به برنامه‌هاي خبري داشته‌ايد، تحولات خوبي در اين عرصه اتفاق افتاده؛ اما معتقدم هنوز هم جاي کار هست. بنده يک چهر سياسي نيستم؛ اما به عنوان فردي که در مسائل خانواده فعاليت مي‌کند اين حق را به خودم مي‌دهم که به شما بگويم، همان طور که مي‌دانيد ماهوار‌ه‌ها خانواده‌هاي ما را نشانه گرفته‌اند و يکي از بهانه‌هايي که مي‌تواند عامل ورود ماهواره به خانه‌ها شود، همين اخبار سياسي است. پس چه خوب است با اعتماد بيش‌تر به مردم، تحول بيش‌تري در بخش اخبار سياسي ايجاد کنيم تا در مسير مبارز? صحيح با امواج ماهواره قدم بزرگ‌تر برداريم. يكي از راه‌هاي مبارزه با هجمه ماهواره به خانه‌هاي ما، احساس بي‌نيازي مردم ما نسبت به ماهواره در حوزه اخبار سياسي است.
 
حالا در پاسخ به پيام اول آن برادر عزيز محكم مي‌گويم كه خانواده‌ها به هيچ وجه ماهواره را به خانه خود راه ندهيد حتي براي ديدن اخبار سياسي و برنامه‌هاي خوب و ماهواره را براي خانواده خودتان حرام كنيد و مطمئن باشيد سودي كه شما از شبكه‌هاي ماهواره‌اي خوب و اخبار سياسي مي‎بريد اصلا قابل مقايسه با خطري كه اين شبكه‎ها دارند، قابل قياس نيست. خنثي كردن اين بمب به بيرون كردن آن در خانه است.
 
لذت گرايي و دور بودن از فضاهاي لذت معنوي
 
بحث اصلي ما علل گرايش به ماهواره بود. "لذت گرايي و دور بودن از فضاهاي لذت معنوي"  يكي از دلايل اصلي براي گرايش به ماهواره است. برخي از مردم هم بدون توجه به اهداف پيدا و پنهان شبکه‌هاي ماهوارهاي تنها در پي لذت بردن از برنامه‌هاي مختلف هستند. اين‌ها به جهت ضعف شديد در مسائل معنوي، لذت‌گراي مادي شده و لذت را هم تنها در همين لذايذ مادي محدود کرده‌اند. از نگاه اين‌ها مهم نيست که متوليان شبکه‌هاي ماهواره‌اي با پخش اين برنامه‌ها چه اهدافي را دنبال مي‌کنند، آنچه اهميت دارد، لذت بردن من است که آن هم فراهم است.
 
بسياري از افرادي كه جذب برنامه هاي ماهواره‌اي ميشوند اگرچه در ابتدا هم اهداف به ظاهر منطقي داشته باشند، بعد از اينكه مزه شبكه‌هاي مختلف را چشيدند و لذت غريزي كه از دين فيلم‌ها و سريال‌هاي مبتذل و مستهجن برده‌اند، مانع از اين مي‌شود كه ديگر منطقي فكر كنند. اين يك واقعيتي غير قابل انكار است. 
 
 
من اينجا مي‌خواهم يك سوال از متوليان فرهنگي جامعه بپرسم. شما براي اين که بتوانيد لذت معنويت و ارتباط با خدا را در جامعه نقد کنيد نه نسيه، به گونه‌اي که زمينه براي چشيدن اين لذت فراهم شود، چه کرده‌ايد؟ از زبان جواني كه پاي اين شبكه‌هاي ماهواره‌اي نشسته خطاب به خودم مي‌گويم: فلاني من اشتباه كردم كه نشستم برنامه‌هاي ماهواره‌اي را ديدم، نبايد اين كار را مي‌كردم اما بالاخره از دستم در رفت. من يك جواني هستم كه غريزه دارم. پاسخگويي به غريزه براي من لذت نفساني دارد. من كه مريض نيستم از آنها لذت نبرم. از آن طرف يك عارف واصلي که با چشم برزخي لجن‌زار بودن اين گناه‌ها را ببينم و از آنها دوري كنم نيستم. نه آيت الله بهجت و نه آيت الله بهاء الديني و نه حضرت امام و نه آيت الله سيد احمد خوانساري هستم. من مزه آنها را ديدم و چشيدم، حالا سوال من اين است كه تو به من مي‌گويي اينها را رها كن و به سراغ يك سري از امور معنوي برو ولي من اين لذت‌ها را به صورت نقد چشيدم به من نگفتند اين فيلم را ببين و فردا لذتش را ببر. نه همان لحظه لذتش را بردم و به خاطر آن دوباره ادامه دادم. حالا مي‌شود به من بگويي كه چه كاري انجام دهم كه لذت با خدا بودن را بچشم؟ شما مي‌گوييد لذت معنويت بسيار بيشتر از لذت گناه است، حالا چه كار كنم كه به آن لذت معنوي برسم؟"
 
قله بحث‌هايي كه مطرح كردم اينجاست كه ما بايد با توجه به اعتقادي كه در امور تربيتي داريم و معتقديم كه خدا فطري است بايد تلاش كنيم با خدا بودن و محبت خدا و اهل بيت عليهم السلام را به جوانانمان بچشانيم. اگر چشيد چه اتفاقي مي‌افتد. بنده در همين برنامه و برنامه‌هاي ديگري که در رسانه داشته‌ام بارها اين عبارت مناجات المحبين را خوانده‌ام. "الهي من ذا الذي ذاق حلاوه محبتک فرام منک بدلا." ما دنيايي از استراتژي تربيتي مي‌توانيم از اين جمله بيرون بكشيم. خدايا چه كسي است كه شيريني محبت تو را بچشد و باز تو را رها كند و جاي ديگري برود.  اما سجاد عليه‌السلام با ما حرف مي‌زند كه معلمان عزيز! روحانيان بزرگوار! اساتيد محترم! دردمندان ديني! اگر شما مي‌خواهيد در جبهه فرهنگي با اين امواج ماهواره‌اي كه لذت‌هاي نفساني را نقدا در اختيار جوانان قرار مي‌دهد، مبارزه كنيد بايد ذاق حلاوة محبتك را متجلي كنيد. بايد كاري كرد كه اين جوان شيريني محبت خدا را بجشد. در اين صورت است كه حضرت مي‌فرمايد ديگر خدا را رها نخواهد كرد. اما ما بيشتر تعريف كرديم و از خوبي خدا گفتيم و از نماز توصيف كرديم. حالا سوال جدي اين است كه چگونه بايد به اين هدف رسيد؟
 
مخاطبان اصلي من در اين بخش از بحث متوليان فرهنگي هستند. من مدت‌هاست فرياد مي‌زنم. متوليان فرهنگي فكرهاي خود را مشغول كنيد، همايش‌ها و سمينارهاي پژوهشي بگذاريد. باور كنيد يكي از بهترين و كارآمدترين سوژه‌هاي پژوهشي اين است كه ما در معرفي خدا و دين و اهل بيت عليهم السلام بايد معرفي ما بر اساس اين دعاي امام سجاد عليه‌السلام باشد.
 
دين در روايات اينچنين معرفي شده است: "الدين هو الحب و الحب هو الدين" دين همان محبت است و محبت هم دين. در مناجات شعبانيه آورده‌اند: " الَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ" خدايا من هيچ قدرتي ندارم براي اينكه از وادي معصيت تو منتقل شوم الا در زماني كه تو من را با محبت خودت بيدار كني. اين يك قاعده است. ما براي اين موضوع وقت‌ها و برنامه‌ها اختصاص دهيم.
 
بايد متوليان فرهنگي به اين سوال پاسخ دهند كه چه كنيم و از چه شيوه‌هايي براي تبليغ دين استفاده كنيم كه مخاطب ما مزه با خدا بودن را بچشد؟
 
حالا اگر فرصت شد و شنوندگان محترم هم تمايلي براي شنيدن اين راه‌کارها داشتند مي‌شود پس از اتمام بحث ماهواره به آن پرداخت.
 
اجازه بدهيد در پايان اين قسمت اين نکته را تأکيد کنم که در فعاليت‌هاي فرهنگي و تربيتي؛ به ويژه دربار? مسأله‌اي که در برنامه‌هاي اخير دربار? آن صحبت مي‌کنيم، نکت? اصلي است. نبايد از آن غافل شد.
 
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس